به گزارش پرتال تجارت و به نقل از اقتصادآنلاین ، شهروند نوشت : اگر درآمد ٢٥میلیارد دلاری نفت ایران در سال ٩٥ را در نظر بگیریم، معادل تمام پول نفت حدود ٥,٥سال کشور نیاز است که این ٣هزار پروژه عمرانی نیمهتمام از روی زمین برداشته شود. اگر بخواهیم هزینه اقتصادی این پروژهها را نادیده بگیریم و از بعد هزینه زمانی به این پروژههای پوپولیستی و عوامفریبانه نگاه کنیم، برآوردهای مختلف نشان میدهد اتمام ٣هزار پروژه عمرانی نیمهتمام زمانی معادل ٢٠سال نیاز دارد البته مشروط به اینکه هیچ پروژه عمرانی جدیدی کلید زده نشود. جالب است بدانید بر اساس اعلام بانک مرکزی دولت محمود احمدینژاد معادل ١٦٠هزارمیلیارد تومان خرج هزینههای عمرانی کرده است اما در عمل تقریبا تمامی پروژهها نیمهکاره رها شدهاند. چالش ٣هزار پروژه عمرانی حسن روحانی در حالی کابینه را از دولت دهم تحویل گرفت که کشور گرفتار ٣هزار پروژه عمرانی نیمهتمام بود. با اینکه بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، بارها و بارها اعدادی نجومی درباره بدهیهای دولت و پروژههای عمرانی نیمهتمام دولت سابق اعلام شد، اما زدودن سیاستهای پوپولیستی احمدینژاد از باور عمومی جامعه کار سادهای نبود. مهدی پازوکی، اقتصاددان میگوید: احمدینژاد در هر سفر استانی خود، ١٠٠ تا ٢٠٠ مصوبه ناکارآمد داشت که فقط تبدیل به بار مالی برای دولتهای بعد خود شد و هیچ گرهای از مشکلات کشور باز نکرد. سیاستهایی که با محوریت عوامفریبی باعث شد براساس آمارهای سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، نزدیک به ٣هزار طرح عمرانی نیمهتمام از دولت قبل به دولت فعلی منتقل شود و ٤٠٠هزار میلیارد تومان بار مالی روی دوش اقتصاد به جا بگذارد. حالا دولت مانده و صدها پروژه بزرگ عمرانی که به گفته پازوکی برای اتمام اصولیشان، ٢٠سال زمان لازم داریم؛ البته اگر پروژه عمرانی دیگری را کلید نزنیم. بر اساس گزارش بانک مرکزی از سال ١٣٨٤ تا پایان سال ١٣٩٢ حدود ١٦٠هزار میلیارد تومان صرف هزینههای عمرانی شده است اما بیش از ٩٠درصد طرحهای عمرانی که با صرف این هزینهها باید پایان مییافتند، تمام نشدهاند و تمام بودجه آنها خرج امور نامعلومی شده است. این در حالی است که کابینه روحانی بار این بیتدبیری را به دوش کشید و تا آنجا که میتوانست از کلید خوردن پروژه عمرانی جدید صرفنظر کرد. مهدی پازوکی در ادامه توضیح میدهد: «حسن روحانی پروژههای نیمهتمام را تا جایی که در توان مالی دولت بود، تمام و یا برای اتمام آنها برنامهریزی کرد. البته دولت فعلی اگر دوباره روی کار بیاید، باید این میراث شوم را جدی بگیرد. تیم اقتصادی خود را ارتقا داده یک نظام نظارتی برای بررسی این پروژهها تدوین کند.» فارغ از درجه اهمیت این پروژهها، این گزارش بررسی میکند که کلنگزنیهای بیهوده محمود احمدینژاد با دولتهای بعدی دقیقا چه خواهد کرد؟ ربع قرن عقبگرد داشتیم شاید بتوان گفت دولت احمدینژاد پدیده خاص اقتصاد ایران به شمار میآید و تکرار آن، خواسته یا ناخواسته میتواند اقتصاد کشور را در سراشیبی بحران قرار دهد. این جملهای است که مهدی پازوکی، اقتصاددان عنوان کرده و میگوید: براساس سند چشمانداز مورد تأیید رهبری، بنا بود از سال ٨٤ که برنامه چهارم توسعه شروع شد تا سال ١٤٠٤ که اکنون بیش از ١٠سال این مدت گذشته، ما شاگرد اول خاورمیانه شویم؛ اما پدیده احمدینژاد باعث شد نهتنها شاگرد اول نباشیم بلکه با یک کارنامه بد اقتصادی، حتی در جنوبغربی آسیا هم جایی نداشته باشیم. نداشتن استراتژی اقتصادی و هدایت کشور براساس عوامفریبی و سطحینگری باعث شد ما یک ربع قرن به عقب برگردیم. ٦میلیارد دلار در پارسجنوبی هدر رفت «در حالی که دولت فعلی، پروژه برداشت نفت و گاز از فازهای ١٥ و ١٦ پارسجنوبی را با ٢میلیارد دلار جمع کرد و به نتیجه رساند، دولت سابق با ٦میلیارد دلار نتوانست پروژه این فازها را به نتیجه برساند. حالا اما کار در پارسجنوبی برای ما به حدی از پیشرفت رسیده است که به اندازه قطر از این میادین، نفت و گاز برداشت میکنیم.» این اعداد را مهدی پازوکی اعلام کرده و معتقد است «دولت محمود احمدینژاد با کابینه حسن روحانی غیرقابل مقایسه است.» بودجه عمرانی کشور سالانه حدود ٤٠هزار میلیارد تومان است. این در حالی است که برآوردهای مختلف نشان میدهد کشور برای اتمام میراث عمرانی کابینه نهم و دهم، ٤٠٠هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. البته مشروط به اینکه ١٠سال هیچ پروژهای را در کشور آغاز نکنیم، شاید بتوانیم این بار مالی را از دوش کشور برداریم و با توجه به اینکه چنین حالتی با بالاترین بهرهوری ممکن به دست میآید و از واقعیتهای اقتصادی ایران تا اندازهای دور و ناممکن به نظر میرسد ٢٠سال حداقل زمانی است که این بدهی تسویه شود. کارخانه مدرکسازی! هر روز یک کلنگ غیرضروری زده شد. دانشگاه دولتی بجنورد، تأسیس ٧ دانشگاه دولتی و نیمهدولتی در قم، در حالی که این شهر در ١٢٠ کیلومتری تهران است و تأسیس هزاران واحد دانشگاه پیامنور برای ایران سواد عمومی نمیآورد. مهدی پازوکی با اعلام این موضوع میگوید با این روند، کمیت دانشگاهها حدود دو برابر و کیفیت از نصف کمتر شد؛ کارخانه مدرکسازی راه انداختیم. دانشگاههای شریف، تهران، پلیتکنیک، شیراز و خیلی دانشگاههای خوب دیگر با کمبود بودجه مواجه شدند. در حوزه حملونقل چه اتفاقاتی افتاده است؟ بر اساس لایحه بودجه سال ١٣٩٥، در فصل برنامههای توسعه حملونقل ریلی ٤٧ طرح عمرانی ملی با برآورد مالی ٢١٢١/ ٢٦٩میلیارد ریال برای سال ١٣٩٥ وجود دارد که برای اتمام آنها درمجموع بودجهای بالغ بر ٨٢٩/ ٢١١میلیارد ریال اعتبار مورد نیاز است. از ٤٧ طرح یادشده در حوزه حملونقل ریلی، ٣٨ طرح مربوط به احداث زیرساختهای ریلی کشور است از این تعداد تنها ٢ طرح در دولت تدبیر و امید شروع شده است و از ٣٦ طرح نیمهتمام باقی مانده تعداد ٢٧ طرح یعنی معادل ٧٥درصد طرحهای نیمهتمام در حوزه زیرساخت ریلی کشور مربوط به سالهای ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ است که هنوز به اتمام نرسیده است. احمد حداد، کارشناسارشد حملونقل در یادداشتی نوشته است: این پروژههای ناتمام، حجم بالایی از تعهدات مالی را بر دوش وزارت راه و شهرسازی نهاده است، پروژههایی که بعضا توجیه فنی و اقتصادی ندارند و تأثیر چندانی بر جریان جابهجایی کالا و مسافر در شبکه حملونقل کشور نمیگذارد و عمدتا با فشارهای سیاسی برخی نمایندگان کلنگزنی شدهاند. همه موارد فوق زمانی تأسفبارتر است که در دولت نهم و دهم به علت درآمد بالای دولت حاصل از فروش نفت، بهطور متوسط حدود ٦٩درصد از بودجههای عمرانی مصوب طی این دوره محقق شده و از این لحاظ در بین دولتهای قبل و بعد از خود بهترین وضع را در تحقق بودجههای عمرانی داشته است، ولی در عمل به علت مدیریت ناصحیح، عملکرد مناسبی در پیشرفت فیزیکی و اتمام این طرحها مشاهده نمیشود. نفت در برابر غذا همه این موارد در حالی است که مقایسه درآمدهای نفتی ٤ دولت اخیر حاکی از آن است که دولت نهم و دهم در دوران طلایی قیمت نفت مدیریت اجرایی کشور را در دست داشته و براساس آمار اوپک، درآمدی بالغ بر ٥٧٨میلیارد دلار از محل فروش نفت داشته است، در صورتی که مجموع درآمدهای سه دولت سازندگی و اصلاحات و دولت تدبیر و امید درمجموع به ٤٣٩میلیارد دلار نمیرسد. با وجود این شمار پروژههای نیمهتمام امروز به ٣هزار مورد رسیده است که کل بودجه عمرانی کشور برای سالجاری با نفت بشکهای ٧٢ دلار؛ به ٥٠هزار میلیارد هم نمیرسد البته این رقم هم بهطور کامل تخصیص داده نمیشود. از سوی دیگر نفت آن زمان غیرقابل قیاس با نفت امروز است. امروز این طلای سیاه کمتر از ٧٢ در بازارهای جهانی به فروش میرسد و احتمال کسری بودجه در مقاطع مختلف برای دولت وجود دارد. شاید اگر کشور با همان فرمان هدایت میشد امروز ما هم چیزی از ونزوئلا با ٤٠٠درصد تورم، کم نداشتیم.