اقتصاد ملی ما در سال هزار و سیصد و نود و نه به دلایل متعددی دچار ضعف و سستی شد.
مهمترین دلیل چنین ضعفی را باید در پیگیری استراتژی "فشار حداکثری" کشورهای سلطه گر بر ملت ایران اسلامی جستجو کرد.
ما در حوزه عرضه مواد غذایی پروتئینی، از گذشته وارد کننده برخی اقلام بوده ایم که واردات آنها در سال جاری به صفر رسیدند و یا به شدت کاهش یافتند که نکات زیر می تواند برای برنامه ریزی در سال هزاروچهارصد راه گشا باشد.
۱ . بررسی و مقایسه آمارهای انتشار یافته در همین زمینه در مورد مرغ و تخم مرغ از یک سو، دام سبک و سنگین از سوی دیگر، بیانگر نقاط آسیب پذیر کشور در این حوزه ها است.
فارغ از تحولاتی که ممکن بود با تغییر شرایط جدید بین المللی در پهنه شکسته شدن آن استراتژی جنایت کارانه تحریم های ظالمانه پدید آید، وظیفه مسئولین و سیاست گزاران کشور این است که ضمن درک ابعاد فاجعه آمیز آسیب هایی که جامعه را تهدید می کنند، به تدوین، ارائه و پیاده سازی رهیافت های عملی و قابل اجرای علمی تحت سرفصل اقتصاد مقاومتی
همت گمارند و مردم به ویژه متخصصین صنعت از آموزش های لازم اقدام کارآمد در بحران برای حرکتی اثربخش، برخوردار شوند.
رهیافت هایی که هدف گذاری نهایی آرمانی آن یک دستاورد بسیار عظیم و تاریخی را برای مردم و انقلاب اسلامی ما در پِی خواهد داشت ؛
"امنیت غذایی"
۲. به طور خلاصه و با بررسی آماری تطبیقی تولید و توزیع "مرغ و تخم مرغ" به همراه "دام سبک و سنگین" ، می توان به مقایسه عملکرد دوساله اقتصاد ملی در یازده ماهه نخست سال های ۱۳۹۸-۱۳۸۸ برخی از یافته های به دست آمده عبارتند از :
الف. مرغ و تخم مرغ آمارها حاکی از آن هستند که در ۱۱ ماهه سال جاری نسبت به سال گذشته شاهد کاهش واردات جوجه به مقدار ۶۲٪ و گوشت مرغ به مقدار ۹۰٪ هستیم.
همچنین واردات تخم مرغ در سال جاری به طور کامل قطع شد.
ب. در سطح دام های سبک و سنگین نیز آمارهای کاهشی واردات ابعادی روشنگر دارند :
٪۹۴ کاهش واردات دام سبک و ۸۴٪ کاهش در واردات دام سنگین، به همراه آمار کاهشی بزرگ در واردات گوشت گرم و سرد دام های سبک و سنگین در طول زمان مورد بررسی مذکور به ترتیب ۷۸٪ و ۷۹٪، ابعاد جدیدی را از علل و اسباب افزایش ناگهانی چندباره این اقلام ضروری روشن می کند.
ج. بررسی آماری این تطبیق هنگامی تکمیل می شود که به کاهش معنادار واردات نهاده های دامی در مدت مورد بررسی پرداخته شود.
کاهش های به شدت نگران کننده ای همچون :
٪۳۰ در کنجاله سویا ، ۱۱٪ در دانه های روغنی و ۵۰٪ در جو دامی.
در حقیقت نگاهی گذرا به همین آمارها به خوبی نشان می دهد که امنیت غذایی مردم ما، نه تنها در تامین کالای نهایی مصرفی (مرغ، تخم مرغ و گوشت گرم و سرد) دچار اختلال و چالش شده، بلکه کالاهای واسطه ای که نقش اساسی در زنجیره تامین این اقلام در داخل کشور را نیز دارند، در فضایی آکنده از ضعف و فتور و بدحالی حاد روزگار گذرانیده اند.
۳. اما آنچه که برای دولتمردان، علاوه بر سوز و گداز نسبت به ارائه چنین آماری الزام آور است، اتخاذ مجموعه ای واقع بینانه، علمی، به صرفه و انقلابی است که هدف گذاری مرحله ای آن خروج از بن بست کنونی تامین اقلام پروتئینی روزمره مردم بوده و هدف گذاری نهایی آن تامین زیرساخت هایی واقعی و عملیاتی در بخش بسیار بزرگ و حیاتی تولیدات پروتئینی کشورمان برای بازه های زمانی مشخص است.
ما تلاش می کنیم به تدوین و طرح راه های برون رفت از چنین بحران نا به هنجاری در ابعاد شکلی و محتوایی آن بپردازیم تا این تحلیل ها کمکی به اقتصاد کشاورزی از یک سو و توانمندسازی مردم شریف ایران از سوی دیگر باشد.